پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) غضبناک شدند و کفی از ریگها برداشته و بسوی او ریختند
که تمام آن ریگها ،لو ء لو ء و مرجان گشت . سپس فرمودند :«این را بگیرکه مالت بیشتر
گردد . در این امر بسیار سخن گفتید ! لکن بدانیدکه این امر بدست خداست وفاطمه را به
هرکه او امر کند خواهم داد . »
پس جبرئیل نازل گشت و پس از ابلاغ سلام ،عرض کرد :«فاطمه را به آن کس ترویج کن
که ستاره زهره در شب جمعه به خانه اش فرود آید . »
پس این خبر به اصحاب رسید و آنها خانه خود را زینت دادند و مهیاء نزول کوکب گشتند .
تا آنکه آن شب فرا رسید و پیامبر (صلی الله علیه و اله وسلم ) بر پشت بام رفتند ومنتظر نزول
ستاره گردیدند .
صدیقه طاهره (السلام اله علیها ) نیز پشت سر آن حضرت نشستند تا ببینند که چگونه
ستاره در خانه آن کسی که باید فرود بیاید فرود می آید . تا اینکه نیمه شب شد و
ناگهان ستاره فرود آمد و شب ظلمانی ، چون روز گردید .
چون فاطمه (السلام اله علیها ) آن را دید ، شروع به گفتن «الله اکبر»نمود . پس نزول ستاره
طولانی شد تا فاطمه زهرا (السلام اله علیها ) سی و چهار مرتبه «الله اکبر»فرمود . ستاره
بر بامهای اصحاب دور زد تا بر بام علی (علیه السلام) استقرار یافته و به خانه اش وارد
گشت و سلامش داد ومبارک بادش گفت .فاطمه زهرا (السلام اله علیها ) چون این واقعه را
مشاهده فرمود ، شکر کرد و سی و سه مرتبه «الحمدالله» گفت . چون به این عدد
رسید ، ستاره بسوی آسمان صعود کرد . چون فاطمه (السلام اله علیها ) صعود ستاره را
دید ، تعجب نمود و تا سی و سه مرتبه «سبحان الله» گفت تا اینکه ستاره در آسمان
وارد گشت .
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.